فحش ناموسیِ عفیف شدن جای هر قافیه ردیف شدن با همه دوستان حریف شدن مثل یک آدم شریف شدن وارد بازیِ کثیف شدن مثل اندام زن لطیف شدن گیر کردهست لای دندانم مثل یک خواب در پریشانی مثل عاشق شدن به نادانی بوسه ماندن به روی پیشانی اوج دیوانگی و حیرانی خوابِ انزالهای طولانی روز و شب زوزهی زمستانی غرق در کارهای پنهانی با رفیقان جانی و جانی عشق تو مزه میدهد الکل مرده ام، باز هم تکان بدهم برگهای مرا خزان بدهم باید این نامه را به آن بدهم " به همه عشق را نشان
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت